واااااااااي خدا چه ناز شده اينجا !!!!! دلم برات تنگ شده بود كجااااااااااابودي آخه !!!! چيه ؟؟؟ چته ؟؟؟ باور نمي كني دلم برات تنگ شده باشه ؟؟؟؟؟ آخي بچم خجالت زده شد !!! واي چه كاپشن خوشگلي پوشيده .... !!! واي خاك به سرم چي شدي ؟؟؟؟؟ واي از اين زاويه چقدر ناز تر شده .... ببند نيشت رو .... اِ... دارم ميگم ببند ... بازترش ميكني ؟؟؟؟ الان داره ميگه خدايا منو از دست اين دختره نجات بده !!! به نظرتون به چي اينجوري نگاه ميكنه ؟؟ اي واي .... Im CRAZY now.... هر وقت منو سيما و نيايش شبا دير ميايم خونه ، هيونگ اين شكلي ميشه ... نه اين كه غيرتيه !!! اينجا مهربون ميشه ميگه يه چيزي بيارين من بخورم ... هه هه هه ...ما هم به نوبت غذا درست ميكنيم اينجا نوبت منه !!!1 هيونگ در حال تما شا كردن من وقتي دارم غذا درست ميكنم !!! اينجا يكم از غذام رو چشيد بعد اين شكلي شد .... بسه از بس دروغ گفتم خودم ديگه داره باورم ميشه زنه هيونگم ( هستما فقط مي خوام گمراهتون كنم، خبرش پخش نشه ) .... خدايي به منه حقير نظر بدين .....
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |